خاطرات روزنامه نگار
نویسنده:
انور خامه ای
امتیاز دهید
همکاری و ویرایش: محمدعلی شهرستانی
از متن کتاب:
من در یک خانواده تقریبا روشنفکر به دنیا آمدم. پدرم، شیخ یحیی کاشانی، تمام عمر خود را در کار مطبوعات و روزنامه نگاری صرف کرده بود و به همین سبب در میان روزنامه نگاران زمان معروف به پدر مطبوعات بود.
بد نیست شرح مختصری از زندگی پدرم را ذکر کنم. او در یک خانواده مذهبی در کاشان به دنیا آمده بود در سال 1252 هجری شمسی. پدرش حاجی محمدعلی، مالک و بازرگان بود. مادرش دختر حاج شیخ محمدحسین نطنزی از علمای اعلام زمان ناصرالدین شاه قاجار بود. این حاج شیخ محمدحسین در عصر خود عالمی پرهیزگار، مورد ثقه ی عام و بسیار متنفذ بود. او دو دختر و یک پسر داشت. دختر بزرگش را به مرحوم حاج محمدعلی کاشانی، پدربزرگ من داده بود. پسرش آیت الله غروی کاشانی، مجتهدی معروف شد که در انقلاب اسلامی ایران نقش مهمی ایفا کرد و البته مربوط به موضوع بحث ما نیست. این دختر و پسر که خاله و دایی پدر من بودند، چون از نظر سنی کوچکتر از پدرم بودند، و پدرم نسبت به آن دو سمت مهتری داشت، اغلب به صواب دید پدرم کار می کردند...
فهرست مطالب:
مقدمه ویراستار
فصل اول: خانواده روزنامه نگار
فصل دوم: کودکی و جوانی روزنامه نگار-روزنامه نگار سیاسی
فصل سوم: روزنامه نگار حرفه ای و غیرحزبی
فصل چهارم: تحصیل علوم روزنامه نگاری (1353 - 1340)
فصل پنجم: روزنامه نگار تفننی (1353 به بعد)
نمایه اشخاص
نمایه روزنامه ها و نشریه ها
بیشتر
از متن کتاب:
من در یک خانواده تقریبا روشنفکر به دنیا آمدم. پدرم، شیخ یحیی کاشانی، تمام عمر خود را در کار مطبوعات و روزنامه نگاری صرف کرده بود و به همین سبب در میان روزنامه نگاران زمان معروف به پدر مطبوعات بود.
بد نیست شرح مختصری از زندگی پدرم را ذکر کنم. او در یک خانواده مذهبی در کاشان به دنیا آمده بود در سال 1252 هجری شمسی. پدرش حاجی محمدعلی، مالک و بازرگان بود. مادرش دختر حاج شیخ محمدحسین نطنزی از علمای اعلام زمان ناصرالدین شاه قاجار بود. این حاج شیخ محمدحسین در عصر خود عالمی پرهیزگار، مورد ثقه ی عام و بسیار متنفذ بود. او دو دختر و یک پسر داشت. دختر بزرگش را به مرحوم حاج محمدعلی کاشانی، پدربزرگ من داده بود. پسرش آیت الله غروی کاشانی، مجتهدی معروف شد که در انقلاب اسلامی ایران نقش مهمی ایفا کرد و البته مربوط به موضوع بحث ما نیست. این دختر و پسر که خاله و دایی پدر من بودند، چون از نظر سنی کوچکتر از پدرم بودند، و پدرم نسبت به آن دو سمت مهتری داشت، اغلب به صواب دید پدرم کار می کردند...
فهرست مطالب:
مقدمه ویراستار
فصل اول: خانواده روزنامه نگار
فصل دوم: کودکی و جوانی روزنامه نگار-روزنامه نگار سیاسی
فصل سوم: روزنامه نگار حرفه ای و غیرحزبی
فصل چهارم: تحصیل علوم روزنامه نگاری (1353 - 1340)
فصل پنجم: روزنامه نگار تفننی (1353 به بعد)
نمایه اشخاص
نمایه روزنامه ها و نشریه ها
آپلود شده توسط:
شازده
1397/10/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خاطرات روزنامه نگار